همایش معماری به مثابه گفتگو

همایش معماری به مثابه گفتگو

همایش معماری به مثابه گفتگو در محل تجمعات سازمان نظام مهندسی قم به همت اعضای کمیته معماری نظام مهندسی قم با سخنرانی آقای دکتر علیرضا تغابنی و آقای دکتر موسی پور با حمایت مادی و معنوی شرکت مهندسی پوسته های نمای ساختمان اکوآرک برگزار گردید که طی آن پس از مرور پروژهای شاخص آقای دکتر تغابنی در چند سال اخیر شامل خانه شریفی ها و شهر جدید صدرا ، ساختمان نظام مهندسی قزوین و ساختمان نظام مهندسی بیرجند و . . . آقای دکتر موسی پور به تشریح وضعیت مواجهه معماری معاصر ایران با عوامل بیرونی در طی سال های گذشته پرداختند که چکیده آن به شرح زیر می باشد

معماری در کشور ما نیاز به اعاده حیثیت دارد همان طور که از سال های دور همیشه مطرح بوده است دو قط متضاد همیشه درباره معماری ایده پردازی می کرده اند قطب اول که قائل است به این که معماری یک حرفه کاملا خدماتی است و تنها ملاک قضاوت درباره آن میزان رضایت کاربران و میزان پاسخگویی معماری به نیاز های عملکردی بوده است و هرچه قدر کاربران از حضورشان در معماری و ارائه خدمات ان راضی بوده باشند معماری موفق بوده است . قطب دوم قائل به اصالات معماری است و میزان موفقیت معماری برای خودش می سنجد و نقش کاربر را در این موضوع هیچ می داند در واقع اگر معماری حتی ساخته نشود و فقط روی کاغذ هم بماند قابل ارزیابی و قضاوت است مانند کارهای فوتوریست ها در ابتدای قرن بیستم که فقط روی کاغ مانده بود و با این که سال ها بعد در عرصه اجرا پدیدار شده اند ولی در زمان خودشان نوعی معماری قابل توجه به حساب می آمدند. اما می بایستی نگاه سومی مابین این دو قطب مطرح شود که در معماری مثل همه چیزهای دیگر با قطب های تاثیر گذار نیرومند اطرافش  دیالوگ روی می دهد معماری به سمت این موضوع می رود که از طریق گفتگو رخنه کند در قطب های تاثیر گذار اطرافش و در واقع در نوعی جنگ و مذاکره برای خواسته های معمارانه خودش تلاش کند

در واقع نقش تئوری معماری این جا پر رنگ تر می شود جایی که نیاز به گفتگوی پیگیریانه و هدف دار با شرایط موجود و تاثیر گذار بر معماری وجود دارد که عینک نگاه کردن دقیق به شرایط و بررسی هدف دار موضوعات و ابزار های مورد نیاز را در اختیار قرار می دهد . سه قطب تاثیر گذار بر معماری شامل 1- بازار 2- غرب 3- دولت می باشند که بازار و دولت قطب درون را تشکیل می دهند

سوالی که در این جا مطرح می شود این است که آیا آقای تغابنی بسیار خوش شانس بوده است که همه کارفرمایانی که در طول این سال ها داشته است بسیار فرهیخته و دارای علم معماری بوده اند و به اوگفته اند هر گونه که شما معماری بکنید ما قبول داریم و فقط هزینه ها را پرداخت می کنیم ؟ مسلما این افسانه فقط برای توجیه تلاش نکردن توسط معماران دیگر می تواند مطرح شود مطمئنا به غیر از این نیست که برای تک تک این ایده های معمارانه مذاکرات و گفتگوهای بسیار با کارفرما صورت گرفته و معمار در یک جنگ مذاکره ای برای اجرای ایده های معمارانه خود تلاش کرده است . مثلا در خانه شریفی ها کارفرما یک کار لاکچری می خواسته که به صورت ظواهر خاصی مطرح می نموده و نتیجه چانه زنی های معمار حانه شریفی ها بوده است. آیا اگر کارفرما تقاضای های غیر مهندسی یا غیر علمی و یا حتی مبتذل داشت باید از کار بیرون بیاییم و برای اهداف خود تلاش نکنیم ؟

قطب دیگر دولت است که گاهی اوقات  سفارش های ایدوئولوژیکی می دهد – بوروکراسی های زیاد دارد – سلسله مراتب پیچیده وضع می کند و تغییرات مدیریتی و سیاست گذاری دارد که باعث شده است جریان معماری نو ایران در پروژه های بخش خصوصی و پروژه های کوچک مقیاس ادامه پیدا کند و به نوعی گفتگوی معمار با دولت کنار گذاشته شده است . قطب سوم و بسیار تاثیر گذار غرب است که به دلیل نوع مواجهه اجبارانه و قهری آن با ایران که از جنگ های ایران و روس شروع شد و بخش هایی از خاک ایران جدا گردید دو نوع دیدگاه در مواجهه با غرب ایجاد شده است که یکی قائل به تسلیم دربست و بی چون و چرا در برابر دستاورهای غرب است و یکی به طور کل غرب را طرد می نماید که نیاز به دیدگاه سوم یعنی گفتگو و تعامل معمارانه با غرب در این حوزه دیده می شود که کارهای آقای تغابنی را می توان به نوعی شروع این گفتگو دانست چرا که کلا مواجهه ایشان با سنت و غرب هیچ گونه کپی وجود ندارد و شما فقط یک طنین آشنا می بینید جایی که برایتان آشنایی دارد ولی هیج مجسم کپی برداری شده ای را نیز در پروژه نمی بینید .